چرک نویس

ولحظه به لحظه رویامان را بنویسیم و خط زنند وباز بنویسیم و باز خط زنیم و باز بخوانیم و باز بنویسیم و باز خط زنند و باز...

چرک نویس

ولحظه به لحظه رویامان را بنویسیم و خط زنند وباز بنویسیم و باز خط زنیم و باز بخوانیم و باز بنویسیم و باز خط زنند و باز...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خونواده» ثبت شده است

اسکایپ

يكشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۳۱ ب.ظ

امروز فهمیدم من اسکایپو خیلی دوست دارم . اینو امروز فهمیدم وقتی پدرو پشت مانیتور میدیدم که می خندید اما بغض کرده بود و قلپ قلپ چای صبحونشو سر می کشید که بغضش و فرو ببره.اینکه میتونستم  ببینم خونوادم تو چه حالین وقتی من نیستم ،خوب این امکان و راه های ارتباطی دیگه برام فراهم نمیکرد و این اسکایپ بود که منو برد و نشوند کنار میز صبحونه !همین شد که فهمیدم اسکایپ و خیلی دوست دارم ،اینکه با یه عالمه فاصله فیزیکی انگار یه جای دیگه ام داری زندگی میکنی! این بی حدو مرز بودنو خیلی دوست دارم اما امان از وقتی که دلت بخواد وقتی نمی بیننت ببینیشون!

مثل وقتی که دارن از ای تی ام پول میگیرن یا وقتی که از سوپری خرید میکنن یا وقتی دارن صورت حساب رستورانو پرداخت می کنن ...


پ ن :یه وقتایی باید دل بکنی ...


  • ۲۵ مهر ۹۵ ، ۱۸:۳۱